چه دیگریست
يكشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۴۲ ب.ظ
چقدر دروغ به حوالی ماست به راستی.
چقدر غروب بزیسته به تن شبان
که صبح.
به بدر ماه اشاره داشته به نیستی
چه قبر، قدر انسان و خنده ایست به تو
چه عالمیست کنایه به آدمیت
بازی شدن، به کیستی.
عجب که واضح است تناوری به تارک درخت
دریغ که مرحمت میهمان عقیمه ایست ز او
تکانه هایی ز چیستی.
سرم به دایره دوّار می زند
موازی به خویشتن
مرافعه به نیستی...
۹۲/۰۱/۰۴